فرشته های زمینی مامانی

سلام گلای خوشگل مامانی دیروز پنجشنبه 25 مهر 92 بود که یهو بابایی گفت بریم خونه عمو محمد برا شام ما هم باکمال میل پذیرفتیم اونا هم میخواستن یه سر برن روستاشون که یه مقدار از باغ اونجا پرتغال و نارنگی بچینن ما هم همراهشون رفتیم خیلی خوش گذشت کلی هم نشستیم زیر درختا نارنگی خوردیم و کلی هم چیدیم و با خودمون آوردیم جالب اینجا بود که بعضی از درختا یه عالمه بهاره در آورده بودن خیلی قشنگ و خوشبو بودن فوق العاده بود این عکس بهاره های روی درخت تو این فصل اینجا شماها در حال چیدن پرتغال هستین اینم فرشته های توی اون باغ زیبا ...

این صبح عید قربون و خونه باباحاجیوگوسفندی که قربونی شده بود ...

سلام گلای خوشگلم یه شب رفته بودیم خونه باباحاجی و بلایی که سر دایی جون آورین خودتون قضاوت کنین این عکسهاش   ...

این از دندونای ستایش که بالاخره افتادن آخه خیلی نگران بودم چون دندونای ساجده زودتر افتاده بودن و از دندونای تو خبری نبود اما با کمک زندایی تونستیم دندوناتو دربیاریم خودش خیال افتادن نداشت البته یکی از دندونای جلو وقتی مدرسه بودی با گاز زدن به سیب افتاد اون دندون و شستی و برام آوردی خونه با ذوق گفتی مامان دندونم افتاده منم کلی خوشحال شدم مبارک باشه عشقم اینم عکسش گل خوشگلم برا وقتیه که یکیش افتاد تو مدسه ...

نشانم ده صراط روشنم را / خودم را، باورم را، بودنم را خداوندا من از نسل خلیلم / به قربانگاه می آرم «منم» را قربان، عید سر سپردگی و بندگی مبارک ندا آمد که، ابراهیم، بشتاب                  رسیده فرصت تعبیر آن خواب به شوق جذبه عشق خداوند                 برآ، از آب و رنگ مهر فرزند اگر این شعله در پا تا سرت هست          کنون، یک امتحان دیگرت هست مهیا شو طناب و تیغ بردار    &nbs...

سلام گلای خوشگم امروز روز اول مهر بود که مصادف شد با آغاز هفته دفاع مقدس با هم رفتیم مدرسه یه سری مراسم براتون گذاشتن که بعد از اتمامش رفتین سرکلاس و جابجا شدین منم برگشتم خونه براتون از ته دلم آرزو کردم که باشم و رفتن شما رو به دانشگاه جشن بگیرم انشالله همه مامان و باباها برا بچهاشون جشن دانشگاهی رو بگیرن موفق باشین گلای زندگی مامانی حاضر شدین آماده رفتن به سمت مدرسه اینجا رسیدین به مدرسه کلی ذوق داشتین خیلی هیجان داشتین اینم در ورود به سالن مدرسه بخاطر هفته دفاع مقدس یه سری تزیینات گذاشتن اینم عکسهاش ...